چطور به سوالات کودکان درباره مرگ پاسخ بدهیم؟
کودکان چه تصوری از مرگ دارند؟ آیا باید با کودکان دربارهی مرگ صحبت کرد؟ توضیح مرگ به کودکان باید به چه صورت و چه زمانی باشد؟ اگر کودکی فوت یکی از عزیزان خود را تجربه کرد بهترین کار چیست؟ چطور به سوالات کودکان درباره مرگ پاسخ دهیم؟
اشتراک گذاری
Telegram
Twitter
Whatsapp
Facebook
Linkedin
الف کودکان چه تصوری از مرگ دارند؟
الف کودکان چه تصوری از مرگ دارند؟
موجودات زنده روزی مرگ را لمس خواهند کرد. انسان به دلیل شرایطی که از نظر هوشی دارد میتواند دربارهی این موضوع فکر کند. اما این فکر کردن به مرگ و داشتن تصوری از مرگ در هر سن برای انسان به چه شکلی است؟
بیاید عمر انسان را به زمان های مختلف تقسیم کنیم:
- تولد تا دو سالگی: کودک چیزی از معنای مرگ نمیداند اما به دلیل احتیاج به حضور دائمی مادر (یا مراقب)، نبود آنها موجب ترس و گریه میشود. این میتواند شروعی برای دانستن معنای از دست دادن باشد. البته به هیچ عنوان پیشنهاد نمیشود که در این سنین کودک را ترک کنید.
- سه تا پنج سالگی: در این سنین کودک کم کم معنای مرگ را درک میکند اما در نظر کودک این پدیده موقتی و گذراست و فردی که فوت شده دوباره باز میگردد. این میتواند ناشی از تجربههای قبلی کودک باشد مثل اینکه “مامان وقتی نبود من ترسیدم اما او دوباره برگشت” البته میتواند ناشی از انیمیشنها و کارتونها نیز باشد. در انیمیشنها بارها اتفاق میافتد که فرد فوت شده دوباره زنده میشود. کودک نیز چنین باوری دارد و حتی توقع دارد که وقتی آن فرد را صدا میکند او بیدار شود.
- شش تا نه سالگی: در این سنین کودک معنای مرگ را میداند. متوجه این موضوع شده است که مرگ یعنی از دست دادن همیشگی فرد فوت شده. اما در باور کودک این اتفاق فقط برای دیگران اتفاق میافتد و این موضوع از عزیزان وی دور است. در این سن کودک تمام چیزهای خوب را به خود نسبت میدهد و اتفاقات بد را از خود دور میداند.
- نه سالگی به بعد: کودک معنای مرگ را تقریبا به شیوهی دیگر بزرگسالان درک میکند و نسبت به احساسات خود و دیگران در این زمینه آگاه هستند. کودکان حدودا از ده سالگی به بعد نسبت به فرایند مرگ دید واقع بینانهتری دارند و این مسئله را برای خود و دیگران پدیدهای محتمل، شدنی و اجتناب ناپذیر میدانند. در این سنین زبان بدن افرادی که با این پدیده مواجه شدهاند را میشناسند.
ب آیا باید با کودکان درباره مرگ صحبت کرد؟
ب آیا باید با کودکان درباره مرگ صحبت کرد؟ چه زمان و به چه صورت؟
پاسخ به این سوال مثبت است. خیلی مواقع والدین و دیگر بزرگسالان فکر میکنند ندادن پاسخ به سوالات کودکان درباره مرگ و با سکوت و مخفی کردن این مسئله از کودکان آنها را از هرگونه آسیب دور کردهاند. در صورتی که چنین نیست! اما نوع صحبتی که در این مورد میشود بسیار مهم است. پیشنهاد میشود که بگذارید یک مرگ اتفاق بیفتد و مثلا از حیوان خانگی که مرده (و تغییر ظاهری بدی نداده) یا گلی که پژمرده شده است برای توضیح مرگ به کودک کمک بگیرید.
- به کودک توضیح دهید این گل یا حیوان مرده است. اگر کودک شما زیر پنج سال است از جملات ساده استفاده کنید. مثلا توضیح دهید که مردن یعنی دیگر نمیتواند نفس بکشد و رشد کند. به هیچ عنوان از کلمه خوابیدن، ابدی و … استفاده نکنید. چون یا کودک متوجه صحبت های شما نمیشود و یا اینکه از خوابیدن میترسد.
- هنگام توضیح مرگ به کودک بگویید که از اینکه مرده است ناراحتید و ناراحت بودن طبیعی است.
- با کمک کودک آن گل یا حیوان خانگی را دفن کنید و چند گل هم برایش بگذارید و رسمی که در زمان فوت عزیزان دارید را اجرا کنید. مثلا فاتحه بخوانید، خرما بدهید، دعا کنید و …
- حتما چند عکس از آن حیوان یا گل داشته باشید و بعد از دفن کردن آن عکسها را با هم ببینید و خاطرات را مرور کنید.
- اگر کودک شما غمگین شد کرد به او حق دهید و در آغوشش بگیرید و احساس همدردی کنید و بدانید که بیشتر مسیر را طی کرده اید. حالا کودک شما باید با وجود غمی که دارد با نبودن آن کنار بیاید.
- نکته: میزان غم کودک به میزان علاقهی او به چیزی که مرده است دارد. پس اگر چیزی را دوست نداشت و شما آموزش سوگواری را به او دادید، توقع غمگین شدن نداشته باشید. همین که کودک شما مسیر سوگواری را آموزش ببیند کافیست
- با افراد مسن ارتباط داشته باشید تا کودک معنای پیری و ناتوانی را درک کند.
ج با کودکی که سوگ را تجربه میکند چه کار کنیم؟
ج با کودکی که سوگ را تجربه میکند چه کار کنیم؟
مهم و خیلی مهم: سن کودک را که در بالا ذکر شد در نظر بگیرید. از کودک 5 ساله نمیشود توقع رفتاری مثل یک کودک 12 ساله را داشت.
- ببینید کودک چقدر به فرد فوت شده نزدیک بوده است.
- هیچ وقت تحت هیچ شرایطی در پاسخ به سوالات کودک درباره مرگ به کودک دروغ نگویید. کسی که فوت شده، نخوابیده، به سفر نرفته و … در پاسخ به سوالات کودکان درباره مرگ ، اگر کودک دربارهی زمان برگشت فرد متوفی پرسید بگویید که او دیگر نمیآید. البته توجه کنید که سن و تحمل کودک خیلی مهم است.
- در صورت تمایل کودک، او را در مراسم عزاداری شرکت دهید و از او فوت عزیز از دست رفته را پنهان نکنید. اما اگر خود کودک از آمدن به مراسم ممانعت کرد، او را مجبور به حضور نکنید.
- بهتر این است که کودک بدن فرد فوت شده را نبیند مخصوصا اگر تغییر ظاهری داده باشد.
- اجازه دهید کودک غمگین باشد. اگر تمایل به گریه کردن داشت، مانع آن نشوید.
- خیلی مهم است که اطرافیان کودک با مسئلهی سوگ چطور رفتار میکنند. در صورت بیتابیهای شدید، کودک نیز همین رفتار را بروز خواهد داد. البته غمگین بودن بسیار طبیعی است و نقش بازی کردن جلوی کودک بسیار ناپسند است. چون کودک از زبان بدن، چشمهای قرمز و لحن صدای اطرافیان متوجه غمگین بودن آنها میشود. خود کودک نیز تمایل به غمگین بودن دارد و از اطرافیان یاد میگیرد که غم را باید پنهان کند. در صورتی که اصلا اینطور نیست.
- در صورتی که کودک فوت عزیز از دست رفته را باور نمیکرد و در برابر قبول کردن آن مقاومت میکرد به کودک زمان دهید.
- خیلی مهم است که خود شما با مراحل سوگ آشنا باشید.
+ مراحل سوگ
- مراحل سوگ
همه انسانها در سوگ تقریبا مراحل یکسانی را طی میکنند که بسته به شرایط میتواند یک مرحله طولانیتر و یا کوتاهتر باشد.
- انکار و انزوا: فرد سوگوار سعی در فرار از واقعیت دارد و دنیا و زندگی را بیمعنا و بیارزش میداند.
- خشم: در این مرحله احساسات به شدت شکننده است و به صورت خشم بروز مییابد. مثلا: چرا رفت؟ چرا من را تنها گذاشت؟
- حسرت: اگر فلان کار را برایش کرده بودم… در این مرحله بازماندگان حاضر به انجام هرکاری هستند تا عزیز از دست رفته را بازگردانند
- افسردگی: فرد اندوه و حسرت بسیاری را تجربه میکند اما باید توجه داشت که این وضعیت دائمی نشود.
- پذیرش: این مرحله به معنای بازگشت به شادی نیست بلکه به معنای این است که با واقعیت و فوت سازگاری پیدا شده است. اگرچه ممکن است فرد همچنان غمگین باشد (مثل مرحلهی قبل) اما میتواند به زندگی بازگردد و این غم را در درون خود پذیرفته است.
نکته
در صورت نیاز و نرسیدن به مرحلهی آخر از یک روانشناس یا مشاور کمک بگیرید.
نویسنده: مشاور و روانشناس سرکار خانم شکیبا مرشدیزاد