علت پرخاشگری کودکان + بهترین راهکارها برای درمان آن
پرخاشگری چیست؟ چرا کودکان با هم دعوا میکنند؟ علت پرخاشگری در کودکان چیست؟ با کودک پرخاشگر خود چطور رفتار کنم؟ چه راهکارهایی برای درمان پرخاشگری در کودکان وجود دارد؟
با ما همراه باشید در این مقاله سعی میکنیم به تمام این سوالات پاسخ بدهیم.
حتما نظرات خود را در بخش دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
اشتراک گذاری
Twitter
Telegram
Whatsapp
Facebook
Linkedin
همهی انسانها برای ادامهی زندگی به هیجانات احتیاج دارند. منظور از هیجان، غم، شادی، خشم، شرم، تعجب و … است.
شاید خیلی از مواقع ما فکر کنیم چه احتیاجی به اینها هست؟ اما بدانید که وجود هر کدام دلیلی دارد و نداشتنش ما را در بخشی از زندگی دچار مشکل میکند.
یکی از هیجانهایی که ناپسند تلقی میشود، خشم است. این هیجان مثل یک فرمانده است که با لباس رزم و با شمشیری در دست حمله میکند. اصلا آمده است تا نابود کند. وقتی یک سنگ در مسیر وجود دارد، گاهی درست این است که از کنار آن بگذریم، گاهی باید متوجه شویم که راهی نداریم و باید با غم بازگردیم. و گاهی باید آن سنگ را از بین ببریم. خشم برای از بین بردن سنگهای مسیر به وجود آمده است.
اما گاهی اوقات دیده میشود که این خشم در جای مناسب خود به وجود نمیآید و ما شاهد پرخاشگری در مسائلی هستیم که میشود با گفتگو آن را برطرف کرد. یا میشود به سادگی از کنارش گذشت!
پرخاشگری در کودکان دو نوع دارد:
- نوع آشکار
این نوع، در بیشتر مواقع، به سرعت شناسایی میشود. مثلا ما کسی را میبینیم که در حال داد زدن است، صورتش برافروخته شده، ابروها در هم کشیده شده، بدن به سمت جلو متمایل است. ممکن است دیگری را هل دهد و بین آنها زد و خورد صورت گیرد. در این نوع پرخاشگری اغلب شاهد توهین به یکدیگر هستیم؛ چه با کلمات رکیک و چه با لحن تحقیر. اینها همه از انواع پرخاشگری آشکار است که میتواند دلایل متعددی داشته باشد. مثلا به دست آوردن چیزی.
- نوع رابطهای
برخی مواقع در گروه دوستان و یا در جامعه، ما شاهد طرد شدن یکی از افراد هستیم. مثلا میبینیم که در گروه دوستان یکی از دیگری بدگویی میکند و باعث میشود که همهی اعضای آن گروه، فرد را از جمع دوستی بیرون برانند. این نوع اگرچه به راحتی قابل شناسایی نیست اما در واقع یکی از انواع پرخاشگری است که با رهبری یک نفر و با قدرت همه انجام میشود.
احتمالا در فیلمهای آمریکایی یا سریالهای کرهای این نوع پرخاشگری در کودکان را دیدهاید که معمولا با نوع آشکار با یکدیگر ترکیب شدهاند. مثلا فردی را تمام کلاس مورد بیتوجهی قرار میدهند (نوع رابطهای) و گروهی از کلاس نیز به او زورگویی میکنند و گاهی مورد تهاجم فیزیکی قرار میدهند.
شاید شما هم با این مشکل در مسیر والدگری خود مواجه شده باشید؛ دعوایی بین خواهرها و برادرها یا دو همبازی که احتمالا بخاطر سادهترین مسائل ممکن به وجود آمده است. گاهی مادرها معتقدند که همه کار کردهاند اما پرخاشگری کودک بهتر نشدهاست. اما بیایید این بار به جای تمرکز بر تغییر دادن کودک، به علت رفتارهایش بیندیشیم.
علت پرخاشگری کودکان
1. حسادت به برادر یا خواهر کوچکتر:
ممکن است شما دیده باشید که فرزند اول شما پیش از تولد خواهر یا برادر کوچکتر خود، رفتاری مسالمت جویانه و آرام داشت. یا هنوز هم با باقی افراد رفتاری خوب دارد اما با خواهر یا برادر خود مدام لجبازی و پرخاشگری می کند. بخاطر کوچکترین چیزی جر و بحث بالا میگیرد. فرزندان اول تا مدتها مورد توجه همه هستند و همه آنها را دوست دارند. ناگهان با ورود فرزند بعدی (خصوصا اگر فاصلهسنی کمی داشته باشند) این توجه کم، نصف و یا کمتر از فرزند دوم میشود. آنها تمام تلاش خود را میکنند تا توجه شما را به خود جلب کنند؛ یعنی به همان شکلی که قبلا بود. اما موفق نمیشوند و مسبب این ماجرا را فرزند دوم میدانند.
2. محیط پر تنش:
در یک خانه که پدر و مادر با لحنی تند با یکدیگر و یا با فرزندان خود صحبت کنند، کودکان نیز یاد میگیرند. مثلا میبینید که کودک شما دقیقا همان کلماتی را استفاده میکند که مادر و یا پدر هنگام دعوا بیان میکنند.
خیلی از مواقع کودکان چیزی برای عصبانی شدن نمیابند اما زمانی که والدین خشمگین میشوند، آنها یاد میگیرند که: حتما عصبانی شدن از آن طبیعیست. من هم میخواهم مانند پدر و مادر طبیعی باشم.
مثلا اگر مادری بخاطر دیر لباس پوشیدن کودک از او عصبانی شود، کودک یاد میگیرد که باید برای سرعت پایین یک نفر از او عصبانی شد. یا کودکی که برای خندیدن با صدای بلند مورد شماتت والدین قرار میگیرد از صدای بلند خود بیزار میشود و فکر میکند دیگران نباید با صدای بلند بخندند.
3. محیط دوستان:
اگرچه همیشه از تاثیر خانواده صحبت میکنیم و شما والدین نیز تمام تلاش خود را میکنید که فردی سالم تربیت کنید، اما تاثیر محیط دوستان گاهی نادیده گرفته میشود. در صورتی که تحقیقات نشان دادهاند: گروه همسالان تاثیری بیشتر از محیط خانواده دارد.
تا چندین سال شما والدین در دوستیابی کودک خود موثرید. مثلا با خانوادههایی رفت و آمد میکنید که کودکی همسن و سال فرزند شما دارند. حالا اگر از بین دوستان مدرسه، محله، دوستان خانوادگی و …. افرادی باشند که خشونت و پرخاشگری برای آنها رفتاری عادی باشد، کمکم و بهمرور این رفتار در کودک شما نیز نهادینه خواهد شد.
4. ژنتیک:
ما تماما از محیط و تاثیر آن بر لجبازی و پرخاشگری کودک صحبت کردیم؛ اما وراثت نیز در این مورد میتواند موثر باشد.
گاهی اوقات ما شاهد کودکانی هستیم که در خانوادههایی با کمترین تنش، در محیطی آرام و حتی بدون خواهر یا برادر هستند اما همچنان با کوچکترین مسئله، کودک پرخاشگر ی میکند. وقتی پای درد دل پدر یا مادر مینشینیم متوجه میشویم که مثلا عمو، خاله، پدربزرگ یا … رفتاری مشابه دارد.
به تازگی مشخص شده است که دو ژن در پرخاشگری کودکان میتوانند موثر باشند. تاثیر ژنتیک به این صورت است که فرد زمینهی لازم برای پرخاشگری دارد و با کوچکترین چیزی این ژن میتواند فعال شود. مثلا با دیدن پرخاشگری زودتر از سایرین آن را میآموزد.
5. مسائل فیزیولوژیک:
گاهی پرخاشگری کودک به دلایلی مثل افزایش خود به خودی یک هورمون یا اینکه به دلیل نداشتن بینایی کافی و احساس اینکه تقصیر دیگران است، کودک پرخاشگر میشود. مخصوصا که بسیاری از کودکان نمیتوانند مشکل خود را بیان کنند و حتی نمیدانند مشکلی وجود دارد. تنها کلافه میشوند و این کلافگی را با عصبانیت نشان میدهند.
گاهی اوقات افت سطح قند خون منجر به پرخاشگری کودک میشود. مثلا گرسنگی میتواند عاملی برای پرخاشگری باشد. خواب آلودگی کودک نیز منجر به لجبازی کودک میشود. گاهی کودک حتی خود نیز نمیداند به چه دلیل کلافه است اما چون شما را قوی و حامی خود میدانند توقع دارند که شما مشکل را بیابید و به داد آنها برسید.
پس تشخیص نوع پرخاشگری و علت به وجود آمدن آن، باید به سراغ راهکار برویم.
راهکارهای مقابله و کاهش پرخاشگری کودکان
1. برای کودک خود الگو باشید:
همانطور که گفته شد، خشم رفتاری طبیعی و لازم برای انسان است. پس همهی ما خشم را تجربه میکنیم اما اینکه چطور آن را بروز میدهیم و به چه دلیل خشمگین میشویم برای کودکان ما الگو خواهد شد.
پس قبل از تلاش برای تغییر کودک خود، برنامهای بریزید و روی خودتان تمرکز کنید. اگر عصبانی شدن، رفتار رایجی برای شماست یک جدول تهیه کنید و موارد زیر را درون آن بنویسید:
الف) موقعیت: مثلا در این بخش ممکن است بنویسید که کودکتان شربت آلبالو را ریخت روی فرش با اینکه به او گفته بودید این کار را انجام ندهد.
ب افکار: تمام فکرهایی که باعث عصبانیت شما شده بود را بنویسید. مثلا اصلا به حرف من گوش نمیدهد. فقط میخواهد مرا آزار دهد.
ج احساس: احساسی که تجربه میکنید را بنویسید. مثلا خشم را به میزان 40 درصد در این ماجرا تجربه کردم و همچنین غمگین شدم. چون حالا باید خودم به تنهایی آن را تمیز کنم. کسی هم مرا درک نمیکند.
د رفتار: هر رفتاری که انجام دادید را بنویسید. مثلا سر کودک خود داد زدم. یا او را به خاطر این کار تنبیه کردم.
ه پیامد: در نهایت بنویسید که پیامد این اتفاق چیست. مثلا گریهی کودک که باعث عذاب وجدان شما شد.
بعد از نوشتن این جدول در بخش افکار تغییراتی را به وجود آورید. این تغییر باید به سمت افکاری مثبتتر باشد. مثلا: دستهای کودکم هنوز کوچک است احتمالا از دستش لیز خورده. یا کودکم هنوز معنای خوب و بد را نمیداند و نمیدانست این کار درستی نیست. بعد از تغییر افکار، تغییراتی در احساس و رفتار شما به وجود میآید که منجر به پیامدی مثبتتر میشود. بعد از نوشتن این جدول تلاش کنید تا کم کم بتوانید در لحظه افکار مثبتتر را جایگزین افکار اولیهی خود کنید.
2. مسائل فیزیولوژیکی را بررسی کنید:
در صورت پرخاشگری کودک ابتدا خواب، گرسنگی و مسائل جسمانی او را بررسی کنید. اگر کودک شما علاوهبر پرخاشگری، خواب کمی دارد، روی چیزی نمیتواند تمرکز کند و فعالیت بسیار زیادی در طول روز دارد به شکلی که توان گوش دادن به صحبتهای دیگران از او گرفته میشود به یک روانشناس مراجعه کنید. شاید احتیاج به یک دارو درمانی باشد.
3. رفتاری مناسب داشته باشید:
با هر کودکی باید رفتاری مناسب با شرایط وی داشت. کودک پرخاشگر نیز رفتاری مناسب خود میخواهد. چگونه؟
الف اگر پرخاشگری کودک شما باعث آسیب به خود، آسیب به دیگری، پرت کردن شیئی به سمت دیگران، آسیب به عروسک خود و … است، جلو او را بگیرید. بدون هیچ کلمه یا اخمی. مثلا اگر درحال کوبیدن سر خود بر روی زمین است، دست خود را زیر سرش بگذارید یا اگر در حال آسیب به دیگریست، دست او را بگیرید و مانع از این کار شوید. بهتر است او شما را نبیند و مثلا از پشت دست او را بگیرید.
ب پس از متوقف شدن عمل او، مثلا ضربه زدن یا داد زدن، توجه خود را به سمت کارهای دیگری معطوف کنید. بدانید که در صورت توجه به رفتار پرخاشگری در کودک باعث تقویت این رفتار میشوید.
ج اگر کودک شما عموما تلاش میکند تا توجه شما را با صحبت کردن یا دعوای مجدد جلب کند. در این وضعیت به او بگویید: زمانی که آرام شدی بیا با هم صحبت کنیم.
د زمانی که کودک آرام شد، او را در آغوش بگیرید و بپرسید: چه شده بود؟ چرا عصبانی بودی؟ وقتی کودک در حال توضیح اتفاق است بدون هیچ واکنش مثبت یا منفی فقط گوش دهید و بپرسید: آهان! و فکر کردی اگر داد بزنی نتیجه میدهد. اما نتیجه نداد. بنظرت اگر چه کار دیگری انجام میدادی نتیجهی بهتری داشت؟ بگذارید در این مرحله نیز خود کودک ابتدا جواب را بیابد و شما به او کمک کنید.
ه به او بگویید که دفعهی بعد اگر چیزی او را ناراحت کرد و او توانست تصمیم بگیرد که عصبانیت خود را چگونه با رفتاری قشنگتر نشان دهد برای او جایزهای تهیه میکنید. مثلا ممکن است این جایزه یک بازی دو نفره باشد، یا کیک یا یک شکلات یا هر چیز که کودک شما به آن علاقه دارد. مثلا میتواند این جایزه خوشحالی شما باشد.
ی به قول خود پایبند باشید. احتمالا دفعات بعد که کودک شما عصبانی میشود کمی تلاش خود را بیشتر میکند تا رفتار خود را تغییر دهد. مثلا ابتدا همان رفتار گذشته را دارد (لگد زدن، هل دادن، داد زدن) اما چند لحظه بعد از شروع عصبانیت آرامتر از گذشته رفتار میکنند. مثلا صدای خود را پایینتر میآورند. در این وضعیت کودک را از جایزه محروم نکنید. اما برایش توضیح دهید که این جایزه را به این دلیل به او دادید چون رفتارش بهتر شده بود. البته اول کمی داد زد اما بعد رفتار خود را بهتر کرد.
و بعد از حدود شش ماه که رفتار کودک شما بهتر شده بود میتوانید جایزه را متناوب کنید یعنی مثلا یک بار بدهید و دو بار جایزهای در کار نباشد اما برای بار سوم باز هم به او جایزه دهید.
چرا این کار را میکنیم؟
به این دلیل که کودک بداند همیشه جایزهای در کار نیست و اما اگر رفتار درست را ادامه دهد، مورد تشویق قرار میگیرد. این باعث تثبیت بهتر رفتار در کودک میشود.
4. به کودکتان محبت کنید:
زمانی که مثلا کودک شما فرزند اول است و رفتار پرخاشگرانه نشان میدهد یا اینکه چند وقتی است که این رفتار را از او میبینید و در گذشته وجود نداشته، ممکن است تنها برای جلب توجه شما باشد. بهترین کار این است که بعد از آرام شدن کودک، توجه خود را به او زیاد کنید. توجه داشته باشید که توجه به کودک در زمان عصبانیت باعث تقویت شدن این رفتار میشود.
صحبت آخر
مادر گرامی! تغییر دادن هر رفتاری در انسان، احتیاج به شکیبایی و استقامت شما دارد. اما میدانیم که با کمک یکدیگر میتوانیم انسانهای نیکی برای جهان تربیت کنیم.
نویسنده: مشاوره و روانشناس: سرکار خانم شکیبا مرشدیزاد